کتاب عاشق شو،
علیرضا برازش
انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۹۰
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱
ممکن است راه محبت از اطاعت بگذرد ولی مطمئناً محبت، فقط اطاعت نیست.
(مقدمه، ص ۲۷)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۲
امام علی علیه اسلام: از تورات، دوازده آيه برگزيدم و آنها را به عربى ترجمه كردم. اينک، هر روز، سه بار به آنها مىنگرم...
الرّابِعَةُ : يَابنَ آدَمَ، إنّي اُحِبُّكَ فَأَنتَ أيضا أحبِبني..
چهارم: اى بنی آدم! من تو را دوست دارم. پس تو نيز مرا دوست بدار...
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۳
الدِّينُ هُو الحُبُّ، و الحُبُّ هُو الدِّينُ.
دين همان [طریق] محبّت و [طریق] محبّت همان دين است.
[نورالثقلین ج:۵ص۲۸۵،الباقرعلیه السلام]
(مقدمه، ص ۳۱)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۴
بعضى از پيامبران نيز در اينكه آيا خدا را دوست دارند يا نه، و اين كه اگر او را دوست دارند چگونه بايد آن را براى خودشان تعريف كنند و چگونه اين احساس را بيان كنند، بعد از مدتها فكر و ذكر، در نهايت امر، سرگردان و حيران شدهاند. تا اينكه خودِ خداوند به كمکشان أمده و ندا داده كه چه شده؟ جرا متحيرى؟
(مقدمه، ص ۳۴)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۵
سُمیَ الله، «الله»، لِانَهُ یَولَه القلوب بِحُبِهِ.
خدا را بدان جهت «الله» نامیدند، چرا که دل ها در دوستی او شیدا و سرگردانند.
(تفسیر التبیان. للشیخ الطوسی. ج:۱ ص:۲۸ )
(مقدمه، ص ۳۵)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۶
- صادق علیه اسلام: قال سلیمان لِداود:
أيُّ شَيءٍ أحلى؟ قالَ: المَحَبَّةُ، هِيَ رَوحُ اللّه ِ فِی عِبادِهِ.
محبت، آن روح الهی است که در آدمی دمیده شده است.
[بحارالانوار ج: ۱۳ ص: ۴۴۷]
- مادهی اصلی حیات انسان که اشرف مخلوقات است، «روح» است: («نفخت فیه من روحی»:حجر ۲۹)
- امام باقرعلیه السلام، اشاره مىكند كه «لا إكراه فى الحب» پس مىشود گفت: «لااکراه فی الحب» یعنی ما به هیچ وجه نمی توانيم كسى را وادار كنيم كه ما را به زور دوست داشته باشد.
(شناخت محبت، ص ۴۹ و ۶۱)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۷
- خواجه طوس میفرمايد: محبت، قابل شدت و ضعف است و مراتب آن به ترتيب: «ارادت، شوق، عشق و اتحاد» است. [اوصاف الاشراف ص: ۶۹]
- به تعبير خواجهی طوس، انس آن جاست كه به خطر راندن ملتفت نشود. چرا كه با تصور استقرار وصول، اضطراب راندن ندارد، و احساس مىكند كه رسيده و مستقرشده و الآن هم در ذهنش هيجانى بروز نمىكند كه ممكن است نوبتش تمام شده و رانده شود. ولى شوق در مسير رسیدن است.
(شناخت محبت، ص ۹۲ و ۹۷)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۸
اِنَّ العصیان یُضادُّ کمال المحبَّة لا اصْلِها
[جامع السعادات ج:۳ ص:۱۷۶]
علامه نراقی: عصیان نقطهی مقایل محبت نیست بلکه نقطهی مقابل کمال محبت است.
(شناخت محبت، ص ۱۳۹)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۹
نزد دو عاشق، از يک معشوق، درک متفاوتی از یک معبود وجود دارد.
[علامه فیض کاشانی، المحجة البیضاء ج:۸ ص:۱۷]
(شناخت محبت، ص ۱۴۵)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۰
پیامبر فرمود: «المَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»
یعنی آدمی با آن چیزی محشور میشود که دوستش دارد.
[مجموعه ورام ج۱: ص ۲۲۳]
(ارزش و فضیلت دوست داشتن خدا، ص ۱۹۱)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۱
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«الخلقُ عَیالُ اللهِ»
خلق، خانوادهی خدا هستند.
(مقدمات نیل به مقام محبت، ص ۱۹۸)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۲
امام علی علیه السلام:
إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ
إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ.
[بحار الانوار ج: ٩١ ص: ٩٨]
حضرت على علیه السلام میفرمايند: خدايا من كه نمیتوانم دست از نافرمانی بردارم، نمی.توانم جهت فرمان اختياراتم را به طوركامل از نافرمانی به سمت اطاعت محض برگردانم، مگر أن که تو مرا برای محبت و عشقبازى، بيدار كنى.
(مقدمات نیل به مقام محبت، ص ۲۱۳)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۳
عيسى عليه السلام:
إن أرَدتُم أن تَكونوا أحِبّاءَ اللّه ِ وأصفِياءَ اللّه ِ
فَأَحِسِنوا إلى مَن أساءَ إلَيكُم،
وَاعفوا عَمَّن ظَلَمَكُم،
وسَلِّموا عَلى مَن أعرَضَ عَنكُم.
[تحف العقول ص: ۵۰۲، مواعظ المسیح(ع) فی الانحیل]
حضرت عيسى علیه السلام چنين نقل مىكند: اگر مىخواهيد نامتان در زمرهی دوستان خدا ثبت شود، به كسى كه به شما بدى مىكند نيکی كنيد، از كس كه به شما ظلم میكند درگذريد و به كسی كه از شما روی برمیگرداند سلام کنید. خيرخواه همه باشيد، به همه محبت کنید حتی به کسانی که شرشان به شما میرسد.
(مقدمات نیل به مقام محبت، ص ۲۵۵)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۴
نافله را به دو وجه میشود تفسير كرد:
یک: جبرانِ نواقص جزيى واجبات. دقت كنيد؛ جبرانِ نواقص جزيى و الّا اصل واجب، هرگز با نافله، قابل جبران و ترميم نيست. و دوم: طیّ آن مقدار راهى كه نمیتوان
با واجبات پيمود.... آنجاست كه خداوند میفرمايد: او پس ار انجام واحبات، باز هم با من اظهار محبت مىكند ولى اين بار با نافله. اصلاً نافله در لغت یعنی: اضافه.
(مقدمات نیل به مقام محبت، ص ۲۶۱)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۵
امیرالمومنین علیه السلام:
الغریب من لیس له حبیب.
[بحارالانوار ج:٧١ص:۱۶۵، غررالحکم و دررالکلم]
غریب، کسی است که دوستی ندارد.
(پی آمد و ثمرات محبت، ص ۳۰۷)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۶
خواجه عبدالله انصاری میفرماید:
درجهی اول از محبت: «تقطیع الوساوس»
وسوسه با پوزبند محبت مهار میشود.
(پیآمد و ثمرات محبت، ص ۳۴۱)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۷
قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
بَكی شُعَيبٌ عليهالسلام مِن حُبِّ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ حَتی عَمِيَ.
[بحارالانوار ج:١٢ص:۳۸۰]
یعنی شعیب علیه السلام این قدر گریه کرد که کور شد. بعضاً گفتهاند این کوری یعنی این که غیر خدا را نمیدید و یا متوجه غیرخدا نمیشد.
(پیآمد و ثمرات محبت، ص ۳۴۶)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۸
ان الله أوْحـى إلـى داوودَ عليه السلام:
ما لِي أراكَ مُنْتَبِذا؟!
قالَ: أعْيَتْني الخَليقَةُ فِيكَ.
قالَ: فماذا تُحبّ ؟ قالَ: مَحَبّتَكَ.
قالَ: مِن مَحَبّتي التَّجاوُزُ عن عِبادِيض،
فإذا رَأيْتَ لي مُريدا فكُنْ لَهُ خادِما
[مستدرک الوسائل ج:۱۲ ص: ۴۲۸]
خداوند متعال به داود عليه السلام وحى فرمود كه: چه شده است كه تو را گوشه گير مىبينم؟! داود عرض كرد: بندگانت به خاطر تو مرا خسته كردهاند. فرمود: چه مىخواهى؟ عرض كرد: محبّت تو را. فرمود: محبّت من به اين است كه از بندگانم در گذرى و اگر ديدى كسى خواستار من است، او را خدمت كنى.
(پیآمد و ثمرات محبت، ص ٣۴٨)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۱۹
الرسول صلی الله علیه و آله:
قال الله عز و جل لداود علیه السلام:
أحبنی و حببنی الی خلقی.
قال: یا رب نعم انا أحبک، فکیف أحببک الی خلقک؟
قال: اذکر ایادی عندهم فانک اذا ذکرت ذلک لهم احبونی.
[بحارالانوار ج:۱۴ ص:۳۷]
رسول صلی الله علیه و آله فرمود: داود علیه السلام فرمود: خدايا گفتی دوستم بدار، دوستت دارم «ان أحيك» . ولى چه طور میتوانم مخلوقات را عاشقت كنم؟ حدا گفت «اذكر أيادى عندهم» نعمتهای مرا جلو چشمشان بياور. اگر آنها بدانند كه من چه قدر به ايشان نعمت دادهام، و چقدر دوستشان دارم ،«احبونى»، مرا دوست خواهند داشت.
(پی آمد و ثمرات محبت، ص ۳۴۹ و ۳۵۰)
▁▁▄▃▂▂▁▁▁
۲۰
امام صادق علیه السلام میفرماید:
حيا ينج نوع است: حيای گناه، حیای تقصیر، حیای كرامت، حيای هيبت و حيای حب. [مستدرک الوسائل ج:۸ ص۴۶۳]
(پیآمد و ثمرات محبت، ص ۳۴۹ و ۳۵۰)
برچسب : نویسنده : jomalategesar بازدید : 75