✚ صادق هدایت

۱. صادق هدایت در بوف کور «شباهت» را به عنوان نشانه ی ابتذال مسلط بر زندگی می بیند و میان پیرمرد خنزرپنزری و مرد قصاب و مرد نعش کش و عموی خودش و حتی خودش، نه تنها شباهت و تشابه، بلکه یک نوع یگانگی و یکسانی را نشان می دهد ـ ؟
۲. بوف کور  تجسم تمام کینه هایی است که یک فرد ناتوان نسبت به «توانا» ها دارد . کینه ای که از سر محرومیتی برمی خیزد ـ ؟
۳. داستان بوف کور ، با داستان سه قطره خون و زنده به گور شباهت دارد : ➊ هر سه از زبان اول شخص هستند ➋ جملات و ایده های معینی را مرتباً تکرار می کنند ➌ راویان زنده به گور و بوف کور بیمار احوال هستند ➍ هر دوی آن ها می خواهند بنویسند ، با دیگران تماس برقرار کنند ➎ ریشه ی بیماریشان تنهایی و روحی است ـ انور خامنه ای
۴. در بوف کور ، داشتن شخصیتِ مضاعف ، یکی از جنبه های اساسی اثر است ؛ راوی ، نقاش روی جلد قلمدان ، پیرمرد خنزرپنزری ، پدر و عمو ، نوبت به نوبت ، منعکس کننده ی دیگری و یا چهره ی دیگر شخصیت راوی هستند ـ ؟
۵. آن چه فهم بوف كور را دشوار مي كند مساله  ي زمان  است زمان هاي متوازي يا معكوس . يعني بوف كور دو زمان و ودو زندگي است از يك قهرمان . اگر از ديدگاه پيرمرد قوزي نگاه كيم ماجراهاي راوي ماجراهاي گذشته ي اوست و اگر از  ديدگاه راوي نگاه كنيم ماجراي پيرمرد ماجراي فرداي اوست و گاهي هم راوي و پيرمرد  قوزي با هم در زمان حال مواجه مي شوند . همان پيرمردي كه به خوبي راه خانه ي راوي را مي داند . ـ ؟
۶. داستان کوتاه «ماجرای دانشجوی آلمانی» نوشته ی واشینگتن آیروینگ آمریکایی در سال ۱۸۲۴ م نوشته شده است و بوف کور ۱۰۶ سال بعد از آن نوشته شده است . در داستان دانشجوی آلمانی ، زنی بدون مقاومت به خانه ی مردی می رود و تا مرد به خود بیاید ، زن ، جسد شده است . زنی با لباس مشکی که زیبایی خیره کننده ای دارد . ـ ؟

✚ فیلم درباره ی الی...